در جستوجوی راز جاودانگی قرآن کریم در مسیر تاریخ، سخن نهایی همۀ پویندگان عرصۀ وحی و مفسّران حقیقی قرآن کریم آن است که خصوصیات خود این کتاب آسمانی، به آن ضمانت بقا بخشیده و در فراز و فرودهای فرسایشی زمان، آن را از کهنگی نجات داده[1]؛ گرچه عوامل دیگری مانند اهتمام مسلمانان به حفظ قرآن کریم نیز در این امر بیاثر نبوده است.
نخستین و مهمترین نکته در بیان راز جاودانگی قرآن کریم آن است که این متن از خدا است نه ساخته و پرداختۀ عقل بشر. این کتاب از سوی کسی است که به تمام زمانها، مکانها، پرسشها و نیازهای انسان و مخلوقات احاطه دارد و میتواند تا قیام قیامت پاسخگوی تمام احتیاجات و سؤالات بشر باشد. بهترین دلیل درستی این سخن، وجود آیات تحدی در قرآن کریم و ناتوانی بشر در آوردن مثل آن است. در واقع این اعجاز، از سوی خدا بودن قرآن کریم را اثبات میکند.
در تبیین راز جاودانگی قرآن کریم، خصوصیات و صفات این کتاب آسمانی، از دو منظر درونی و بیرونی قابل بررسی است.
صفات درونی قرآن کریم:
1. اعجاز در بعد لفظ قرآن کریم
بخشی از جاودانگی قرآن کریم، مرهون زیبایی و رسایی وصفناپذیر کلماتی است که ساختمان بدیع و بیسابقه این کتاب آسمانی را به وجود آورده و تمام ادیبان و سخنسرایان زبردست تاریخ را به ستایش و شگفتی واداشته است. در این گستره می توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) ژرفایی و حکمتآموزی واژگان:
گزینش و چینش واژهها در قرآن کریم در پرتو حکمت و دقّت صورت پذیرفته است[2]؛ مانند کلمههای صراط و سبل. قرآن کریم وقتی در مقام بیان تنها راه مستقیم هدایت است، کلمۀ صراط را به کار میبرد و هر جا سخن از راههای انحرافی است، از کلمۀ سبل استفاده میکند؛ چرا که راه هدایت یکی است و جمع بسته نمیشود؛ در حالی که راههای ضلالت و گمراهی متعدد است و به صورت جمع میآید.
ب) نوگرایی سبک، خوشآوایی ترکیب:
سبک قرآن کریم، نثر متعارف و نیز نظم و شعر نیست؛ ولی ویژگیهای مثبت هر دو را دارد و هر آیهای از موضوعات مختلف سخن میگوید. این سبک، تازگی و طراوتی ویژه و انحصاری پدید میآورد؛[3] همانند "وَالطُّورِ * وَکِتَابٍ مَسْطُورٍ * فِی رَقٍّ مَنْشُورٍ * وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ * وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ * وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ"[4]
ج) لطافتگرایی خردمندانه و اخلاقی در بیان واقعیتها:
این نص گرانسنگ در شرح و تبیین حقیقت، از بالاترین قواعد زیباسازی کلام و مفاهمه بهره میبرد. قرآن کریم از زیباترین و گیراترین تشبیهات، کنایات، استعارات و تمثیلها آکنده است؛ اما در عین حال همواره معیارهای اساسی حقیقتگویی، خردمحوری، ارزشهای انسانی و اخلاقی را نیز رعایت میکند؛ مانند آیۀ شریفۀ "...هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ..."[5] که در آن هر یک از زوجین به لباس تشبیه شدهاند. لباس باعث زینت و زیبایی، حیا و عفت، صیانت از تعرض و دستبرد بیگانگان است.[6]
د) بیان مطالب و مسائل مختلف در قالب الفاظ کوتاه و موجز:
نظیر بیان هدایت تکوینی به سوی خوبیها و مسئلۀ حب و بغض در راه خدا که اساس ایمان است، در کوتاهترین عبارت: "و لکن الله حبب الیکم الایمان و زینه فی قلوبکم و کره الیکم الکفر و الفسوق و العصیان"[7]
2. اعجاز در بُعد محتوایی قرآن کریم
بیشک آنچه در کنار اعجاز لفظی قرآن کریم، در جاودانگی قرآن کریم نقش مهمتر دارد، اعجاز در قلمرو محتوا است که شناخت آن به تفکر و تأمل بیشتر نیازمند است. در این گستره، میتوان به موارد مهم زیر اشاره کرد:
الف) هماهنگی با فطرت و سرشت مشترک انسانها
برخورداری انسانها از سرشت طبیعی، غرایز همگون آنها را در انگیزه حرکات و تحرکات و نیازمندیهای مختلف روانی و جسمانی متحد ساخته است. قرآن کریم در این باره میفرماید: "...فِطْرتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا..." ([با همان] سرشتی که خداوند مردم را بر آن سرشت خلق کرد)[8]، و " ...خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ..." (خداوند شما را از نفس واحد آفرید).[9]
از ویژگیهای اساسی قرآن کریم که آن را از تمام نوشتههای دیگر ممتاز ساخته، هماهنگی آن با سرشت الهی انسان و پاسخگویی به احتیاجات و سؤالات او در تمام اعصار و مکانها است.
ب) واقعگرایی و اعتدال
هنر قرآن کریم در این است که با نگرش واقعبینانه به حقیقت وجود انسان و سرنوشت وی، اهداف زندگی او را در یک طبقهبندی منظّم مقدماتی، متوسط، عالی و نهایی سامان و انتظام میبخشد تا تمام استعدادهای ذاتیاش پرورش یابد و خاستگاههای وجودیاش به شیوهای معتدل و هماهنگ ارضا گردد.[10]
ج) پیراستگی از اختلاف و تناقض
از ضرورتهای عالم مادّه و طبیعت، تحول و تکامل است. همۀ موجودات این عالم، وجود تدریجی دارند و در ذات خویش همواره، از ضعف به قوّت و از نقص به کمال میگرایند. انسان نیز در افکار و آثار خویش پیوسته در حال تحول و تکامل است. کتاب آسمانی قرآن کریم با آن که در طول 23 سال، در احوالات و شرایط مختلف (سفر و حضر، مکه و مدینه، جنگ و صلح و سختی و آسانی) برای بیان معارف الهی و تعلیم اخلاق پسندیده و بیان قوانین دینی نازل شده، در اجزا و آیات آن، کمترین اختلاف و تناقضی مشاهده نمیشود.[11] و این ویژگی منحصر به فرد، به قرآن کریم جاودانگی بخشیده و در بقای ابدی آن نقشی مهم ایفا میکند.
د) بیان مستحکمترین راه هدایت
"إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ..." (به درستی که این قرآن به محکمترین و صحیحترین راه هدایت میکند).[12] قرآن و دین اسلام انسان را به راه خیر و سعادت دنیا و آخرتش را تأمین کند؛ فرا میخواند.[13] ارائه مستحکمترین و صحیحترین راه هدایت و سعادت، موجب جاودانگی قرآن کریم گشته است.
هـ) معیار تشخیص حق و باطل بودن
"تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا" (پر برکت است خداوندی که فرقان [جداسازندۀ حق از باطل] را بر بندۀ خود نازل کرد تا هشداردهندهای برای جهانیان باشد).[14]
«مبین و فرقان» دو وصفی است که اوج عظمت قرآن کریم را تا ابد برای عالمیان بیان میکند و به عنوان بارقهای از رحمت و برکت الهی در قرآن عظیم تجلی کرده است و از فیض وجود این کتاب حقیقت و واقعیت، چهرۀ دروغین و حقنمای باطل در هر زمانی، به ویژه دوران پیچیدۀ معاصر، آشکار میگردد.[15]
صفات بیرونی قرآن کریم:
آنچه در کشف راز جاودانگی قرآن کریم قابل تأمل است؛ وجود صفات و ویژگیهایی است که با مطالعه و نگاهی از بیرون به قرآن کریم آشکار میگردد. در میان این صفات، دو وصف، قابل عنایت است؛
1. معجزۀ فکری:
بر خلاف سایر معجزات انبیا(ع) که از سنخ معجزات محسوس و ملموس بوده و در روزگار حضور خود آن پیامبران رخ داده و اینک اثری از آنها باقی نمانده است، قرآن کریم (معجزۀ اصلی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلّم) معجزهای عقلی ـ فرهنگی است که بر حضور پیامبر(ص) مشروط نیست و در همیشۀ تاریخ جاودان و معرف خویش است.[16] چون قرآن کریم معجزهای اندیشهای و عقلانی است، برای ابد ـ تا زمانی که فکر باقی است ـ جاودانه میماند.
2. خاتمیت قرآن کریم:
"مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَلَکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ..." (محمد(ص) پدر هیچ یک از شما نیست و لکن رسول خداوند و خاتم پیغمبران است...).[17]
پیامبر اکرم(ص)، آخرین پیامبر و رسول الهی در زمین است و شریعت ایشان، کاملترین دین آسمانی شمرده میشود. از این رو، باید معجزهای ارائه دهد که تا ابد، حقانیت رسالت و کمال دینش را اثبات کند و با بیان قوانین و احکام جاودانه، انسانها را به سعادت فردی و اجتماعی رهنمون گردد. امام صادق(ع)، در پاسخ کسی که از سبب تازگی قرآن کریم در هر تلاوت پرسیده بود، فرمودند: «زیرا خداوند تبارک و تعالی قرآن کریم را برای زمان خاص و مردم خاصّی قرار نداده است. از این رو، در هر زمانی، جدید و برای هر قومی تازه و دلپذیر است تا روز قیامت».[18]